در سال 1345 اراک متولد شد. علوم دینی و احکام الهی را، در مسجد حضرت ابوالفضل علیهالسلام که در کنار منزلشان قرار داشت فراگرفت.
در سال 1345 اراک متولد شد. علوم دینی و احکام الهی را، در مسجد حضرت ابوالفضل علیهالسلام که در کنار منزلشان قرار داشت فراگرفت. بااینکه سن و سالی نداشت در سالهای مبارزه علیه حکومت طاغوت با دوستانش در تظاهرات شرکت میکرد سعی میکرد چون سربازی برای اسلام و امام خمینی رحمهالله علیه باشد. انقلاب که به پیروزی رسید با منافقین درگیر بود و شعارنوشتههایی که از طرف منافقین در معابر و کوچهها نصب میزدند را جمع میکرد. بعد از مسجد ابوالفضل به پایگاه بسیج امامزاده عبدالله علیهالسلام رفت. درحالیکه 14 سال داشت با شروع جنگ بهعنوان نیروی مردمی به جبهه رفت. سال 1360 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. برای رفتن به جبهه به لشکر 21 حمزه تهران رفت و آموزشهای اولیه را که پشت سر گذاشت. ارتباط نزدیکی با شهید ابوالفضل عابدی داشت و باهم در اطلاعات عملیات لشکر 17 علیبنابیطالبعلیهالسلام فعالیت میکرد و به آموزش غواصی به رزمندگان پرداخت. شهید خسروی یکی از نوابغ اطلاعات عملیات بود که موفق به شناسایی نقاط بیشماری در عمق خاک دشمن شده بود، در عملیات مختلفی ازجمله بدر، خیبر، والفجر 8 و 10، کربلای 4 و 5 و عملیات مرصاد و … حضوری فعال داشت و رشادتهایش را به رخ دشمن بعثی میکشاند. در عملیات والفجر 10 بهعنوان معاون گردان امام حسین علیهالسلام حضور یافت. در عملیات مرصاد شهید خسروی در آن نقش اساسی را در آن بر عهده داشت و به شهید صیاد شیرازی پیشنهاد هلی برن رزمندگان به پشت جبهه منافقین در عملیات مرصاد را داد و آن پیروزی شکوهمند را در عملیات مرصاد به ارمغان آورد که میتوان از ایشان بهعنوان طلایهدار عملیات مرصاد یادکرد. چندین بار مجروح شد ولی از پای ننشست. از موج گرفتگی تا خوردن ترکش تا شیمیایی شدن و خوردن حدود 16 تیر به کمرش او را از پای درنیاورد، چراکه به دنبال هدفی بزرگ بود.
تا از مکان عملیات مطمئن نمیشد نیروهایش را به جلو نمیفرستاد. حس خطرپذیری را از همان سالهای جنگ داشت و بیترس و واهمهای به سمت دشمن حملهور میشد. بعد از جنگ در پادگان اندیمشک خدمتش را ادامه داد و پسازآن به اراک برگشت و تا پایان بازنشستگی در اینجا بود. بااینوجود از سپاه قطع ارتباط نکرد و به فعالیتهایش ادامه داد.
ارتباط خیلی خوبی با شهید حمیدرضا انصاری داشت و باهم به جبهه سوریه رفتند تا در دفاع از حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها بپردازند. او از فرماندهان موفق در عملیات مختلف سوریه بود و دغدغهاش این بود که در مبارزات سوریه اطلاعات عملیات را راهاندازی کند. رشادتهای ایشان در عملیات فتح تدمر سوریه و تصرف فرودگاه این شهر به همراه رزمندگان تیپ فاطمیون فراموشنشدنی است. در سوریه و در بین نیروهای این جبهه به ابوحسام معروف شده بود و به این نام او را میشناختند. انسانی بادرایت، صبور و نخبه در جبهه مقاومت بود. در سوریه هم چند باری مجروح شده بود با این حساب بازهم به راهش ادامه داد. شهید عبدالله خسروی پنجشنبه 13 مهرماه مجدداً به سوریه اعزام شد، وسرانجام در حین تحویل گرفتن یکی از محورهای جبهه حما این فرمانده غیور و مخلص گردان فاتحین که تا آخر عمر پایبند ولایت بود سرانجام در شنبه 22 مهرماه، اعتقادش به اینکه اصل اساسی شیعه مقاومت است را با شهادت خود ثابت کرد. روحش شاد
با سلام به محضر مردان گمنام راه خدا
آری عبدالله یکی از همین مردان گمنام راه خدا بود من و عبدالله ۳۴ سال برادر وار باهم رفاقت کردیم و همین امر باعث شد که سینه من خزانه اسرار این مرد بزرگ باشد مردی که حتی در دوره ای که مورد بی مهری اطرافیان قرار گرفت هم ذره ای نتوانست در روحیه و مر ا م او در رفاقت خللی ایجاد کند در سرای این مرد بزرگ همین بس که انقدر با برکت بود که روزی یه کلمه سه حرفی او مرا در زمره مجاهدان و رزمندگان و رسیدن به مقام جانبازی قرار داد آری کلمه بمان او چه با برکت بود برای من
خدا انشالله مرا هم با او محشور کند.آمین