دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت: ۰۳:۵۷:۲۹

شعله های انقلاب

هرچه از عمر این انقلاب میگذرد فتنه هاو آزمون ها پیچیده تر خواهد شد

یادداشت ازخانم رسایی فر

شعله های انقلاب

جنبش دانشجویی

شعله های انقلاب

ذهن تاریخی مردمانی از سرزمین پارس حکایت هایی دارد که گاه مظلوم وناگفته مانده_حکایت از تعریف تمدنِ آقایانِ متمدنِ خواهان مملکت مترقی دراظهار چاکری و خانه زادی استعمار هفت رنگ!حکایت از سالهایی که همه خواستاران نفی جدایی دین از سیاست_مدرس ها وخمینی ها_کهنه پرست و مرتجع نام گرفتند چرا که چشم امیدشان به کرم و لطف .خوانِ استعمارگران رژیم دست نشانده نبود!حکایت از رجالی که با ارتزاق فکری از غربی ها و مکتب های پوشالی وانحرافی و فریبنده اشان ،از جمهوری اسلامی فقط جمهوریش را میخواستند و همه تلاششان بر سر زبان انداختن جمهوری دموکراتیک ها بود و جمهوری خلق ها_حکایت از جنابانی که با رعب و وحشت از ضد امپریالیسم بودن و ضد صهیونیسم بودن مبارزات تاریخی و ماندگار به رهبری ِ”مرتجع خوانده شده ها”_همه امیدشان را گذاشته بودند بر دل بستن به نسل های آینده این انقلاب برای به فراموشی سپردن خاطراتی از حرکات خالص مردمی بی دخالت هیچ حزب سیاسی_در طول انقلابی که همان یکیست که دو نمیشود_و حداقل خواسته اشان را بناگذاشته بودند بر تحریف انقلاب وتفسیر جدیدش!
حکایت از جوشش ِخودجوش آحاد مردم_نه نظامیان و سنگرنشینان و زره پوش ها_جهت در هم کوبیدن رژیم سلطنتی_حکایت از 15خردادی از سال 42 که آغازگرساختِ زیرساخت های 22 بهمنی در 57 شد و لکه ننگی گشت بر دامن خودمتمدنپنداران!
راستش در حرکات اجتماعی_در انقلاب ها و در مبارزات دست جمعی و دعوت های عمومی _رهبر یک چیز قراردادی نیست _هنگامی که آتش مبارزه مشتعل میشود رهبر بخودی خود در میدان مبارزه پیدا خواهد شد و خودش را به مردم خواهدشناساند تا در هم کوبد فساق طاغوت را و به سر منزل مقصود برساند آرمانرا،آرمانی از جنس گسترش اندیشه براندازی رژیم به جای اندیشه های رفرمیستی _آرمانی در مملکت از نوع حاکمیت قوانین اسلامی و اجرای شریعت اسلامی و قطع زنجیرهای وابستگی و خلع ایادی داخلی آنها و به حاشیه رساندن گروه های سیاسی غیرمذهبی.
امام خمینی از بدو شروع نهضت اسلامی خویش در سال 1341راهبرد خود را نه تنها بر تغییر نظام سیاسی ایران_که بر بیداری اسلامی مسلمانان متمرکزنمود و از سال 1342اسرائیل_آمریکا و رژیم پهلوی را بعنوان 3گانه شیطانیمورد هجمه قرار می داد_وی با بصیرت زائدالوصفی گفتمان سیاسی خود را مقابل گفتمان غرب قرار داد و از درگیرشدن در مشکلات درون گفتمانی در جهان اسلام پرهیز داشت و این بصیرت را در پیشبرد اهداف بین المللی اسلامی توأم بالزوم پرداخت هزینه “استقلال و آزادی “گوشزد میساخت.آنجا که امام خامنه ای ایراد سخن میکنند که :”ماه خرداد،ماه خاطره هاست و خاطره سازها”،چرا که نیمه خرداد 42یی میدرخشد در تاریخمان بدنبال سخنرانی کوبنده آن پیرخمین و اعلام قعود به جهاد از سمت وی و برپاشدن قیامتی درمدرسه فیضیه قم_چرا که تاریخ عجیب تکرار میشود در نیمه خرداد54برای دومین بار در همان مدرسه فیضیه قم وآن حادثه خونینش که همه و همه هزینه هایی بود برای کور کردن خط نفاق و التقاط و نفوذ و بیرون راندن خیانت کارانِ فرصت طلب از جانِ این تاریخ.با نگاهی عمیق به عمق این حوادث مردمی میتوان دریافت که این جرقه های”22بهمن57″ساز با مشکلاتی از قبیل نیروهای ناکارامد و درگیری های داخلی از یک سو و باقی مانده ضدانقلاب و طرفداران رژیم از سوی دیگر واختلاف سلیقه ای وبینشی بین خودِ نیروهای انقلابی و از همه مهمتر مانع تراشی ها و چوب لای چرخ کردن های دشمن مواجه بوده و چه بسا که هنوز هم هست.
آنجا که امام خمینی در اوج روشنگری هشدار میدهد به الغای تصویب نامه های باطلشان و لغو امتیازات خرواری به دشمن دیرین این کشور همت میگمارد_درتصویب قانون اصلاحات ارضی با پیوست های حذف قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان ،ذکر سوگند به کتاب آسمانی بجای سوگند به قران و وارد کردن زنان به صحنه فساد_آنجا که امام بیهوده اعلام میکند تلاش عربده کشان رژیم را جهت رفراندوم برای لوایح کذایی شش گانه انقلاب سفیدقلابی شاه مزدور!
تا آنجا که مورد هجمه رسانه ای رسانه های داخلی و خارجی قرار میگیرد_آنجاکه در 17خرداد 42 مجله عصرجدید(منتشر در شوروی) قلم فرسایی میکندکه:”خمینی و دستیارانش _مومنین را علیه دولت برانگیخته و حقوق متساویزنان را بهانه کرده و در اثر تبلیغات آنان اشخاصی که از تعصب کور شده اندبه خیابان ها ریختند و به آشوب و بلوا دست زدند”_آنجا که ساواکی ها و دستگاه جنگ روانی شاه و دولت شاه آنروز همراه با این موج رسانه ای گشته و با طرح تفسیرهای غلطشان دست میزنند به برچسب زدن به امام و مردم همیشه حاضر در صحنه_آنجا که محکوم میکنند ایشان را به فئودال بودن!و الله اکبر به این همه و برچسب روی برچسب!وبرچسب جدید “یک مشت روشنفکرهای وابسته به اردوگاه های فکری الحادی مارکسیسم”!که الحق اینها همه گواهی هستند بر ماهیت استبدادی حکومت آن روز و وابستگی به خارجیان وسیاست توسعه بدون برنامه و شتابزده ی اقدامات فرهنگی رژیم! و اینجاست که فرموده آن پیرخمین در اذهان متبادر میشود که:”این ابرقدرتها ممکن است بیست سال_سی سال_یکی را در یک مقامی با یک وجهه ای حفظش کنندو نوکر آنها باشد تا آن روزی که باید از او بعد از بیست سال استفاده کنند”
وباز هم تاریخ گواه آنست که هرچه هم خوش خدمتی این جهانخواران را کنی_این باز تویی که تاریخ گذشته میشوی در دستگاهشان!و آن همیشه ماندنی و نرفتنی همان_تحقق استراتژی های آمریکا در منطقه بر پایه تحکیم سلطه و دسترسی به منابع و جلوگیری از توسعه طلبی های شوروی و حمایت از امنیت اسرائیل وپشتیبانی از حکومت های محافظه کار _هست!
آنجا که رکب میخورد نوکر بی چون و چرا همان جاییست که رهبران 4کشور بزرگصنعتی جهان ضمن رسیدگی به مسائل بین المللی به بررسی اوضاع ایران میپردازند و ژیسکاردستن با قاطعیت میگوید:”اگر شاه در ایرا ن بماند و بیشاز این مقابل انقلاب مقاومت کندایران با جنگ داخلی روبرو خواهد شد و ممکن است این وضع به بهره برداری کمونیست ها و مداخله شوروی ها بینجامد”آنجا که 8 روز پس از فرار شاه در 24ژانویه1979م همان حامیان دیروز رژیم میشوند حامیان امروز انقلاب_در روزنامه پراودا مینویسند:”ایران از رژیم خودکامه ای که شکنجه اش میداد نجات یافت و آنچه در تهران روی داد یک انقلاب رهایی بخش ملی است یعنی رویدادی که همه کشورهای ترقی خواه جهانی باید از آن حمایت کنند”
و در آخر تاریخ همه گواه آنست که هرچه از عمر این انقلاب میگذرد فتنه هاو آزمون ها پیچیده تر خواهد شد_باشد که با بصیرت انقلابی از این آزمون هاسربلند بیرون بیاییم و باشد تاریخ همواره عبرت فرزندان انقلابی این مرز
وبوم.
و من الله توفیق

یادداشت ازخانم رسایی فر

انتهای پیام/ح

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین اخبار
چند رسانه ای

سیستان و بلوچستان مشکل آب دارد…

قصه آب …

چرا کارگران هپکو از رئیسی تشکر کردند؟

پدری از جنس صبر و مقاومت