شرایط اخلاقی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی از منظر بنیانگذار آن
امام خمینی(ره) بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ، شرایط اخلاقی را برای کارگزاران تعریف کردند که امروزه می توان به عنوان شاخصی برای انتخاب کارگزاران مورد توجه باشد.
1. تزکیه، ایمان و تقوا
وضع روحی همهی انسانها طوری است تا یک استغنا، چه از لحاظ مالی، علمی و غیره پیدا میکنند، بهحسب همان مقدار طغیان میکنند. فرعون را که خداوند در قرآن کریم او را طاغی نامیده است، به این دلیل بود که بدون داشتن انگیزهای الهی، مقامی را پیدا کرده بود و این مقام او را به طغیان کشید. کسانی که چیزهایی را که مربوط به دنیاست، بدون تزکیهی نفس پیدا میکنند، طغیانشان زیادتر خواهد شد. تمام اختلافاتی که بین بشر، سلاطین و قدرتمندان هست، ریشهاش در نفس و نداشتن تقوای سیاسی، اجتماعی، شخصی و اخلاقی دولتمردان است. (بنیاد مستضعفان، 1372) امام خمینی میفرمایند:
«تزکیهی نفوس به این است که خودخواهیها، خودبینیها، ریاستطلبیها، دنیاطلبیها از بین برود و بهجای همه، خدای تبارک و تعالی بنشیند.» (امام خمینی، 1363: 253) «این تزکیه و داشتن تقوا برای رؤسای جمهور و دولتمردان و متصدیان امور برحسب تصدی که دارند، بیشتر لازم است تا مردم عادی، چون عدم تزکیه و عدم تقوای سردمداران، باعث تباهی و فساد یک کشور میشود و تا تزکیه در ردههای بالا حاصل نشود، مملکت اصلاح نخواهد شد.» (بنیاد مستضعفان، 1372) «اسلام یک رئیسی را که برخلاف قوانین اسلامی عمل بکند، نمیپذیرد و رؤسای این کشور تا قوانین اسلامی را در خودشان اجرا نکنند، نمیتوانند ریاست اسلامی را داشته باشند.»
2. مناعت طبع و سادهزیستی
یکی از عالیترین خصلتهایی که در کارگزاران نظام اجتماعی اسلام، از همهچیز نقشآفرینتر خواهد بود، برخورداری از خصلت بلندی طبع و عالی بودن همت است و نیز روی آوردن به سادهزیستی در زندگی شخصی و خصوصی. امام علی (ع)، که خود یک کارگزار است، طبیعت روحی خود را بدینگونه توصیف میفرمایند: «بدان که پیشوای شما از پوشیدنی دنیا به یک پیراهن فرسوده، از خوردنیاش به دو قرص نان جو اکتفا نموده است و از دنیا زروسیمی نیندوختم و از غنیمتهای آن مالی انباشت نکردهام و یک وجب از زمین را به چنگ نیاوردم و دنیا در نظرم بیمایهتر و بیارزشتر است.» (صبحی، 1395ق)
امام خمینی خطاب به مسئولین میفرمایند: «اگر میخواهید در مقابل باطل بایستید و از سلاح شیاطین و توطئهها در روح شما اثر نگذارد، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مالومنال و جاهومقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کردهاند، اکثراً سادهزیست و بیعلاقه به زخارف دنیا بودهاند؛ چراکه با زندگی اشرافی و مصرفی نمیتوان ارزشهای انسانی و اسلامی را حفظ کرد.» (امام خمینی، 1364: 11)
امام خمینی (ره): اگر میخواهید در مقابل باطل بایستید و از سلاح شیاطین و توطئهها در روح شما اثر نگذارد، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مالومنال و جاهومقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کردهاند، اکثراً سادهزیست و بیعلاقه به زخارف دنیا بودهاند.
3. تواضع در مقابل مردم و خوشبرخوردی
در هر نظام اجتماعی، مردم اصل، اساس و پایهاند و غرض اصلی از پیدایش سیستمها و مجموعههای اداری هم خدمت، تواضع و خوشبرخوردی نسبت به مردم است. امام خمینی (ره) میفرمایند: «در سخنان معصومان (ع) سفارش شده است که هر مسئولی باید مقام و منصب خویش را امانتی الهی بداند و همگان را از عدل و احسان خود بهرهمند سازد. مسئولان توجه کنند که وقتی قدرت دستشان آمد، بیشتر مواظب باشند که متواضع باشند. بهخصوص با محرومین و قشرهای محروم که این انقلاب ثمرهی تلاشها و خونهای ریختهشدهی آنهاست.» (امام خمینی، 1365: 109) «اگر نبود همت این محرومان، روستاییان، جنوبشهریها، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه در مقابل مشکلات میتوانستیم مقاومت کنیم. آنها به ما منت دارند که ما را از این قیدی که ابرقدرتها به دستوپای ما بسته بودند نجات دادند و اسلام را در این کشور حاکم کردند. آنها لایق این هستند که با تواضع به خدمت آنها برویم.» (امام خمینی، 1364: 245)
امام خمینی: اگر نبود همت این محرومان، روستاییان، جنوبشهریها، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه در مقابل مشکلات میتوانستیم مقاومت کنیم. آنها به ما منت دارند که ما را از این قیدی که ابرقدرتها به دستوپای ما بسته بودند نجات دادند و اسلام را در این کشور حاکم کردند. آنها لایق این هستند که با تواضع به خدمت آنها برویم.
4. تعهد به موازین و معیارهای اسلامی
برای رساندن مردم به سعادت و کمال اخروی و دنیوی در یک نظام دینی، که مهمترین هدف حکومت در یک نظام دینی است، بایستی تمامی موازین و مقررات و محتوای اسلام و در میان تمامی قشرهای جامعه حاکم شده باشد. امام خمینی (ره) در اینباره میفرماید: «صرف رأی دادن به جمهوری اسلامی و نامگذاری اسلام برای حکومت، حکومتی را اسلامی نمیکند، بلکه همهی وزارتخانهها، ادارات و شهربانی و غیره در فکر و در محتوا و در عمل اسلامی باشند و براساس دستور اسلامی عمل کنند، والا الفاظ است و معنا ندارد، هرچند حاکم بگوید اسلامی، ولکن عملش برخلاف آن باشد، آنوقت نه حکومت اسلامی میشود و نه ملت.» (امام خمینی، 1361: 4) «بنابراین مجریان امور در هرجا که هستند، خود را مقید و متعهد به اسلام بدانند.»
5. رعایت عدالت و امانت
یکی دیگر از ویژگیهای اخلاقی که امام خمینی برای کارگزاران در نظام اسلامی بسیار تأکید کردهاند، رعایت عدالت و امانت از سوی کارگزاران است. این دو قانون مهم اسلامی (حفظ امانت و عدالت در حکومت) زیربنای یک جامعهی سالم انسانی است و هیچ جامعهای، خواه مادی یا الهی، بدون اجرای این دو اصل سامان نمییابد. امام خمینی (ره) در رابطه با رعایت امانت و عدالت از سوی کارگزاران میفرماید: «پاسداری از عدالت این است که پاسدار خودش دارای عدالت باشد تا بتواند پاسداری از عدالت کند. اگر گروهی در جامعه دارای عدالت نباشند و همانطور که دستگاه سابق، دستگاه تعدی، ظلم و تجاوز به مردم بود. این گروه هرکسی که باشد، تا آن اندازه که دستش میرسد، همان کارهای رژیم سابق را میکند. این گروه نمیتوانند پاسدار عدالت باشند.» (بنیاد مستضعفان، 1372) «اگر عدالت بین زمامداران باشد، این مفاسد پیش نمیآید.» امام خمینی همچنین در رابطه با امانتداری میفرماید: «هرکسی در هرکاری باید امین باشد و مسئول است در اینکه به راستی و امانت عمل کند و با خلوص برای خدای تبارک و تعالی.» (امام خمینی، 1364: 152) «عرض مردم، حیثیت، ناموس، جان و اسرار مردم از اموری است که خداوند دربارهی آن بسیار تأکید و پافشاری کردهاند. مسئولانی که کارشان با اینهاست هرجا که هستند باید امین باشند، جایز نیست آن را افشا کند.» (همان، 153)
6. خضوع در مقابل قانون
در جوامع امروزی، قانون ابزاری است که بهوسیلهی آن حدود و تکالیف و وظایف هرکسی مشخص و تعیین شده است که عمل در چارچوب آن، از استبداد و خودخواهی مسئولیتی جلوگیری خواهد کرد. امام خمینی (ره) دربارهی خضوع مسئولین در مقابل قانون میفرمایند:
«اگر همهی اشخاص، گروهها، مسئولان و نهادهایی که در سراسر کشور هستند، اگر به قانون خاضع باشند و محترم بشمارند، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد. اختلاف از راه قانونشکنی پیش میآید. قانون برای نفع ملت و جامعه است، نه برای نفع بعضی اشخاص و گروهها و همهی افراد کشور باید خودشان را با آن تطبیق دهند. جمهوری اسلامی یعنی اینکه حکومت به احکام اسلامی و به خواست مردم و قانون، که براساس قرآن کریم و سنت رسول اکرم است، عمل کند و اشخاصی برای خودشان و به فکر خودشان حکومت نکنند.» (امام خمینی، 1361: 201)
«حکومت حضرت رسول و حضرت علی (ع) مصداقی برای حکومت قانون است. حکومت در زمان این دو، حکومت قانون بوده است و شاید دیگر هیچوقت حاکمیت قانون را بدانگونه سراغ نداشته باشیم. حکومتی که ولیامرش در مقابل قانون با پایینترین فردی که در آن زندگی میکند علیالسواء و برابر باشد.» (امام خمینی، 1361: 198) «در اسلام یک چیز حکم میکند و آن قانون است. حتی رسول خدا از خودشان رأی نداشتند و هرچه میفرمود از وحی قرآن سرچشمه میگرفت و از روی هواوهوس سخن نمیگفت.» (همان: 201)
امام خمینی: اگر همهی اشخاص، گروهها، مسئولان و نهادهایی که در سراسر کشور هستند، اگر به قانون خاضع باشند و محترم بشمارند، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد. اختلاف از راه قانونشکنی پیش میآید.
7. اهمیت به بیتالمال و پرهیز از کمکاری
از امام علی (ع) نقل شده است که حساب بیتالمال را میکشیدند. چراغی روشن بود و کسی آمد با ایشان حرف دیگری میخواست بزند. چراغ را خاموش کردند و فرمودند که آن مال بیتالمال است. حال آنکه تو میخواهی حرف دیگری بزنی. امام خمینی (ره) میفرماید: «حکومتهای اسلامی باید بیتالمال را بزرگ بشمارند و آن را برای جلال و جبروت خودشان صرف نکنند و صرف آن چیزی بشود که برای مسلمین است.» (امام خمینی، 1368: 223) «لکن ما یک حاکمی را میخواهیم که دزد نباشد و مال ملت را چپاول نکند.» در رابطه با پرهیز از کمکاری، امام خمینی فرمودهاند: «کمکاری عمل نامشروعی است و آقایان و هرکسی در هر قشر و محلی که هست کارشان را موافق با اسلام کنند و به اندازهی اجری که میگیرند کار کنند تا چرخهای مملکت راه بیفتد.» (امام خمینی، 1361: 152)
8. انجام وظیفه و عدم دخالت در کارهای دیگر
یکی از ویژگیها و خصوصیات جوامع و دولتهای مدرن، تفکیک وظایف و اختیارات براساس تخصص است که در قانون اساسی هر نظامی مشخص شده است. انجام وظایف نهادها در چارچوب قانون بهصورت هماهنگ به روند رشد و پیشرفت یک کشور سرعت بیشتری میبخشد.
امام خمینی (ره) در این مورد میفرماید: «هر مسئول و هر نظامی باید سعی کند برای پیشبرد نظام در چارچوب محدودهی وظایفش در قوانین و قانون اساسی عمل کند که در غیر این صورت، احتمال پاشیدگی یک نظام است؛ چراکه خروج از چارچوب اختیارات ضررش بسیار بیشتر از رشد کار در نقطهی دیگر است. روشن است که مشورت، هماهنگی و همکاری مورد بحث نیست.» (همان: 152) «هرکس و هر نهادی در هر محلی که قانون وظایف و حدودش را معین کرده، محل آزمایش اوست و اگر همان محل را خودشان اصلاح کنند، جامعه اصلاح میشود.» (بنیاد مستضعفان، 1372) «اما کارشکنی و دخالت در کار یکدیگر، موجب انحطاط و سقوط میشود. بهترین مأمور کسی است که مأموریت خودش را خوب عمل کند و اما اگر مسئولین دیگر خلاف عمل کردند، آنها را برادرانه نهی کند، نه اینکه در امور مربوط به آنها دخالت کند.» (امام خمینی، 1365: 194)
9. انتقاد و انتقادپذیری
یکی از عوامل مهم در توسعه در تمامی زمینهها علمی، اقتصادی، اجتماعی و بهویژه در سیاست و مدیریت یک کشور، داشتن فرهنگ نقد و نقدپذیری مسئولان و کارگزاران جامعه است تا از طریق آن، عیوب و ضعفهای خود را کاهش دهند. امام خمینی (ره) در اینباره میفرمایند: «انسان باید به دنبال یافتن عیوب خود باشد. لکن هیچ دستگاه و فردی نمیتواند ادعا کند که هیچ نقصی ندارد و اگر کسی این ادعا را کرد، بزرگترین نقصش همین ادعاست.» (امام خمینی، 1364: 161) «بنابراین انتقاد برای اصلاح امور لازم است و جامعه بدون انتقاد اصلاح نمیشود.»
امام خمینی (ره) در مورد نحوهی برخورد با انتقاد و دیدگاههای مخالفین میفرمایند: «مسئولان و آقایان در یک مجموعهی آرام، که عقلها میتوانند کار بکنند، اختلافاتی که در دیدگاهها و بینشها، راجع به مسائل کشور دارند، با آرامش خاطر و با نظر صحیح انتقاد بکنند و آن کسی که در مقام پاسخ و جواب است، بدون اینکه غضب در آن راه داشته باشد، جواب بدهد. آنوقت منطق در مقابل منطق است و اگر چنانچه با هیاهو و جاروجنجال بخواهد یک مسئله را حل بکنند و هرکس در نظر داشته باشد که طرف مقابل خودش را مثل یک دشمن بکوبد، عقلها کنار میرود و قوهی غضبیه، که بدترین قوههاست، اگر مهار نشود به کار میافتد و مسائل را علاوه بر اینکه حل نمیکند، مشکلتر هم میکند. بنابراین انتقاد نباید از قوهی عقل دور باشد.» (امام خمینی، 1362: 236) «مسئولان بایستی بدون توجه به حبوبغض و نظر طرفداران و مخالفان، هرجا که حق است، به دنبال آن رود و تحت تأثیر حق واقع شوند. اگر چنانچه از دشمن هم صادر شد، او را تمجید کند و اگر باطل از دوست صادر شد، آن را تکذیب کند.»
ویژگی و خصوصیاتی یک انتقاد در اندیشهی امام خمینی (ره) عبارتاند از:
الف) انتقادها نباید از قوهی عاقله دور باشد. (همان: 234)
ب) با موعظهی حسنه خطاکاران را تربیت کنید، تأثیر موعظهی حسنه در نفوس بسیار زیادتر است از عیبجویی و بدگویی و ممکن است قلمها و زبان عیبجویی در بعضی نفوس عصیان بیاورد و بهجای اثر مثبت و نیکو، اثر منفی و بدی بهجا گذارد و بهجای اصلاح، موجب فساد شود. (همان: 142)
ج) انتقاد غیر انتقامجویی است. (همان: 78
د) انتقاد باید انتقاد برادری و مصلحتگویی باشد. امام در این مورد میفرمایند: «امروز همهی مطلب این است که مثل مار و عقرب هم را میگزند و خودشان نمیفهمند و یا میفهمند و میخواهند بگزند، خدا نکند که اینها دانسته کشور را تضعیف کنند. به آنها نصیحت میکنم که آرام باشید، یکدیگر را نگزید و تضعیف نکنید و پنجه روی هم نزنید و همه با هم این کشور را پیش ببرید و اختلاف سلیقهها را در یک محیط خوب و برادرانه حل کنید.» (امام خمینی، 1361: 40) «نباید بر سر برداشتها دعوا کرد. برداشتها متفاوت است؛ همانطور که برداشت از احکام اسلامی مختلف است.» (همان: 18)
10. اعتراف به اشتباه
تحکم در مسئولیت و عدم اعتراف به اشتباه از دیکتاتوری انسان است. از مفاسدی که دیکتاتوری مبتلابه آن هست این است که یک مطلبی که القا میکند بعدش نمیتواند از قولش برگردد. حتی اگر کشور به تباهی کشیده شود و امام خمینی (ره) میفرمایند: «انسان از اشتباه و خطا مصون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردند و اقرار به خطا کنند که آن کمال انسانی است و توجیه یا پافشاری در امر خطا، نقض و از شیطان است. مسئولان در امور مهم با کارشناسان مشورت کنند و جانب احتیاط را مراعات کنند.» (امام خمینی، 1365: 43)
11. پرهیز از قدرتطلبی و حب مال
حکومت بهخودیخود دارای ارزش نیست. زمامداری هنگامی ارزشمند میشود که در مسیر اهداف الهی قرار گیرد. علی (ع) در لحنی پرمعنی و پرارج میفرماید: «خدایا تو میدانی که من حکومت و ملک و ریاست را نخواستم، بلکه قیام به حدود تو و پاسداری از شرع و قرار دادن امور بر سر جای خود و رساندن حقوق به اهلش، پیروی روش پیامبرت و ارشاد گمراهان به نور هدایت تو را خواهانم.» (مدنی، 1383: 38)
قدرتخواهی و حب نفس ریشه در فطرت کمال انسان دارد. (امام خمینی، 1371: 127) لذا انسان در درون خود، قدرت را دوست دارد و از عجز روی گردان است. (همان: 128) و بروز آن صورتهای گوناگون دارد؛ بهطوریکه جلوهها و مظاهر آن را میتوان در حب ریاست، حب جا، حب غلبه، حب قدرت و مانند آن مشاهده کرد. به دلیل تنوع و تعدد مظاهر آن، ریشهی بسیاری از مظاهر و رذایل اخلاقی به شمار میآید. امام خمینی (ره) با توجه به اینکه حب نفس را سرمنشأ همهی خطاها میداند، (همان: 71) آن را اساس گرفتارهایی بشر و سرمنشأ تمام فسادها و ظلمها (امام خمینی، 1361: 408) معرفی میکند. به نظر ایشان، همین حب، موجب خودخواهی میشود و بهواسطهی خودخواهی، همهی این معایب بر خطاکار پوشیده میماند. (امام خمینی، 1371: 48)
چنانکه اگر قدرت به دست اشخاص زورمند، غیرعاقل و غیرمهذب برسد، خطر و مصیبت به بار میآورد. قدرت خودش یک کمال است. اگر به دست اشخاص فاسد برسد، این کمال را به فساد میکشاند. دنیای امروز گرفتار این است که قدرت در دست اشخاصی است که از انسانیت بهرهای ندارند. قدرتهای بزرگ جز به فکر اضافه کردن قدرت خودشان و پایمال کردن مظلومان، هیچ فکری ندارند و قدرت اگر در دست انسان کامل و اولیا باشد، کمال و سلامت برای ملتها ایجاد میکند. (امام خمینی، 1365: 155)
در نظر علی (ع)، ریاست مطرح نبود، مگر اینکه بتواند یک عدل را اقامه کند. امام میفرمایند: «اگر اعمال و قدرت مسئولان برای خود باشند، نه برای ملت و خدا و بر سر خودشان دعوا کنند، نه برای مصالح ملت و اسلام، این همان طاغوت است، منتها بهصورت دیگر آمده. حکمفرمایی در اسلام مطرح نیست. اسلام و قرآن یک قوانین است که میخواهد انسان درست کند. بنابراین اگر کسی برای قدرت اقدام بکند و برای تحصیل قدرت شمشیر بکشد، این از اسلام دور است.» (امام خمینی، 1362: 171)
12. حفظ وحدت و سازگاری با یکدیگر
جهان خلقت براساس اختلاف آفریده شده است و هنر هم ایجاد وحدت در اختلاف است. امام خمینی (ره) در این مورد میفرمایند: «سلیقههای مختلف باید باشد، لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسانها نسبت به هم بد و دشمن باشند. اگر در یک ملتی، اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است.» (امام خمینی، 1369: 212)
امام خمینی (ره) منشأ و ریشهی اختلافات را در هوای نفس و طغیان نفس میدانند و میفرمایند: «کارگزاران باید سعی کنند تا تمام توجهشان به خدای متعال باشد و توجه داشته باشند که هواهای نفسانی به آنها غلبه نکند؛ یعنی در فکرشان اینکه ما غلبه کنیم و حکومت کنیم نباشد. بلکه در نظرشان این باشد که حکومت اسلامی تشکیل دهند و احکام خدا را جاری سازند.» امام در رابطه با حل اختلافات بهصورت تفاهم میفرمایند: «اگر کارگزاران اختلاف سلیقه و بینش دارند، باید در یک محیط آرام، مسائل خود را در میان بگذارند و با تفاهم مسائل را حل کند. نه اینکه جبههگیری کنند و هر دو طرف با دارودستهی خویش در مقابل هم صفآرایی کنند و در تضعیف یکدیگر و کشور اسلامی کوشش کنند. اگر همه یک هدف داشته باشند، تخاصی در کار نخواهد بود.» (امام خمینی، 1362: 6)
صفات و ملکات فاضلهی دیگری همچون خوشرویی و خوشبرخوردی، حکومت بر قلوب، صبر و استقامت و عبرتپذیری و رفتار اسلامی با زیردستان، به سخنان مراجع گوش دادن، دلسوزی نمودن، برابر مقررات عمل نمودن، همدردی و همدلی داشتن، به مشاورهی دیگران بها دادن، عفو و بخشش نمودن، خدا را بر خود ناظر دیدن و کنترل و هدایت مطلوب نمودن و غیره از جمله صفات و ویژگیهایی است که یک کارگزار دینی و اسلامی باید خود را به این آداب و اخلاق مزین گرداند.
طاهر جعفر، دانشجوی کارشناسی ارشد رشتهی علوم سیاسی دانشگاه اصفهان و علی خواجه، دانشجوی کارشناسی ارشد رشتهی علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
دیدگاهتان را بنویسید