دلار ۱۰ هزاری و سکه ۳میلیونی و طرح عرفي شدن!

هر از چندگاهی برخی قماش بی درد جامعه و پادوهای محلی آنان، با هدف خود نشان دادن و خود بزرگ بینی، برای بهبود وضع اقتصادی کشور، در شرایط زندگی نباتی برجام، طرح هایی می دهند تا شاید بتوان ، دلار در مرز ۱۰ هزاری و سکه در مرز ۳ میلیونی را در سایه در سایه فریب افکار عمومی و عملیات روانی و دو قطبی سازی کاذب جامعه، به محاق فراموشی بسپارند .
نمونه آن یکی از اذناب همین پادوهای سینه چاک تفکر سکولار یسم، طرح مشعشعی داده، مبنی براینکه  ” برای جلوگیری از خروج ارز، باید فرآیند عرفي شدن را به رسمیت بشناسیم .” این اصلاح طلب، برای به فراموشی سپردن موضوع ” جنگ اقتصادی ” وزرات خزانه داری آمریکا علیه ایران و بازی دو سر باخت برجام، فسفر سوزانده و توسعه گردشگری را  به سبک این جماعت در سواحل خلیج فارس دریای خزر (بخوانید فساد و فحشا) براي رشد اقتصادی، اثر بخش و مفید می داند.
البته این هم طرحي است که سالها اذناب آن ها در دولت های قبل، مطرح می کردند؛ اما خریداری نداشت و حالا در این آشفته بازار و در سایه سکوت همين قماش دلسوز مردم دلار ۴۲۰۰ تومانی به اسم وارد کردن کالای اساسي ، صرف واردات چای و قهوه ساز و غیره می شود ؛ تیری است در تاریکی ، تا این که طرحی برای نجات اقتصاد، به شیوه خودشان داده باشند و هم با تأثير گذاری در عقاید، احساسات و انگیزه های جامعه، خواسته یا ناخواسته آن را، در راستای مقاصد و اهداف دشمن به پیش ببرند.
اینان و اتاق فکر این قماش بی درد و سینه چاک، جدایی دین از زندگی مؤمنانه، در صددند که در راستای حرف هایی چون ” رشد اقتصادی فقط از طریق ارتباط با کشورهاي قدرتمند ، خاصه آمریکا امکان پذیر است ” و یا “بدون همراهی با آمریکا نمی توان به پیشرفت رسید.” به دنبال پروژه غفلت زدگی و آلودگی جامعه، برای ایجاد حاشیه امن و دست یابی بیشتر به قدرت در جامعه اند.

شعار آزادی اجتماعی
آزادی….. این همان شعاری است که اصلاح‌طلبان خود را، مدافع اصلی آن می دانند و سعی دارند همواره آن را یک برند برای خود و جریانشان به جامعه تحمیل کنند. با نگاهی گذرا به موضع گیری اين جریان سیاسی، در بزنگاه های حساس نظام اسلامی مانند فتنه۸۸ ، که در آن شعار “نه غزه ، نه لبنان ” سر دادند؛ در مي یابیم که اصلاح‌طلبان مدعی آزادی اجتماعی معتقدند، دموکراسی برای داخل کشور می خواهیم؛ اما با استبداد و دیکتاتوری در فضای بین المللی مخالفتی ندارم.
حالا شما هیاهوهای این گروه فرصت طلب را بر سر حقوق زنان که یکی از آن ها پروژه ” نه به حجاب اجباری” است ، بررسي کنید درمی یابید که نهایت آمال و آرزوهای این جماعت ، انکار حجاب و تن نمايي زنان جامعه ایرانی است ،
در حالی که می دانیم ، حجاب یک حکم قطعی اسلامی است . پس از نظر کدام عاقلی، احکام الهی تعطیل شدنی است ؟ و یا چه کسی و یا کدام فقیه و متکلمي گفته ، اجرای احکام الهی را می توان به نظر و سلیقه افراد واگذار کرد؟
اگر رعایت قوانین عادی بشری و اجتماعی مثل عبور از چراغ قرمز، ناصواب و نادرست است، چگونه می‌توان حکم به نادیده گرفتن احکام الهی کرد. پس لسان دین درباره حجاب روشن است و این وضوح ، جای تفسیرهای نابجا را هم بسته است؛ حالا چگونه می توان، چنین حکمی را با نظر عده‌ای “”” نسبی “”” و “”” عرفي “”” کرد و ابعاد آن را نادیده انگاشت ؟
خداوند به این جماعت خود را به خواب زده یا در خواب گران ، عقلی بدهد ، که روز به روز ، نه تنها با آرمانهای انقلاب، که با حقایق قطعی بشر نیز در تضاد قرار مي گیرند.