رخدادهای سیاسی همچون گردبادهایی سهمناکاند. هر که بی احتیاط بدانها نزدیک شود را در کام کشیده و آنجا برد که خود خواهد. نقطه پایان چرخشهای بی معنای گردباد منطبق بر پایان آن است.
رخدادهای سیاسی همچون گردبادهایی سهمناکاند. هر که بی احتیاط بدانها نزدیک شود را در کام کشیده و آنجا برد که خود خواهد. نقطه پایان چرخشهای بی معنای گردباد منطبق بر پایان آن است.
از این رو نباید در جایی سکنا گزید که بر محور گردبادها است. در غیر این صورت بلافاصله پس از رهایی از یکی به کام دیگری میغلتیم.
اوضاع آنگاه سخت و جانکاه می شود که در محدوده موضعان تا چشم کار می کند و تا ذهن به خاطر دارد رخداد بوده و رخداد، گردباد بوده و گردباد، چرخش بوده و چرخش و چرخش. اما نباید نگران بود.
ما آنقدر با رخدادها و غرق شدن در آنها خو گرفتهایم که آن را جزئی از خود میانگاریم. ما چنان کوچ نشینانی هستیم که هر فصل مشغول ییلاق-قشلاق میان جزایر گردآبی مختلف هستیم.
در رخداد بودگی وصف حال افرادی است که همواره رشد و بالندگی انقلاب غایت القصوایشان بوده است. و این روزها فصل رخدادی دیگر است. با اتمام تعطیلات این بار فصل ریاست جمهوری آغازیدن گرفت. و ما بنا به عهد نانوشته ولی معهود دسته دسته به سمت ییلاق رخداد بهاری رهسپار میشویم.
موضوع نخست تمامی گفت و گوهایمان، بیم و امیدهایمان، گذشته و آینده مان منحصر در انتخابات پیش رو میشود. گاه چنان نگران که شب چشم بر هم نمیگذاریم و گاه چنان امیدوار که سر از پا نمیشناسیم.
البته انتخابات ریاست جمهوری تنها فصل در رخداد بودگی ما نیست. هر چیزی قابلیت تبدیل شدن به یک رخداد را دارد. انتخابات ها، برجام، پلاسکو، قراردادهای نفتی، خرید ایرباسهای لغوِ خرید شده و حتی گاهی یک کلیپ بی معنا در فضای مجازی ، هر یک میتوانند فصلی نو از رخدادهایی باشند که ما را در خود هضم میکنند.
در رخداد بودگی سبب میشود تا خود را همواره در دل بحرانی ترین شرایط ممکن تصور کنیم و انقلاب را درگیر شدیدترین امواج مهلک؛ شرایطی که چیزی جز اقدامات فوری طلب نمیکند. در نتیجه اکنونهایمان در قالبهایی حساس و نگران کننده برساخته میشود.
در این شرایط تأمل در باب تبارشناسی امور معنای خود را از دست میدهد. به آرامی وارد چرخه خود ویرانگری میشویم که علاوه بر برساختن هولناکتر واقعیت، واقعیت را نیز هولناک میکند. در این زمان سوالاتی از این سنخ از یادمان می رود که :
✴️چرا باید نگران رأی آوری برخی از نامزدهایی باشیم که توسط شورای نگهبان صلاحیتشان احراز شده است؟
✴️چرا باید همواره خود را در موقعیتی بیابیم که تلاشمان در وهله نخست برای دور شدن از وضعیت بدتر است؟
✴️چرا باید همواره نگران تولیدات صدا و سیمای جمهوری اسلامی باشیم؟
✴️ و چرا و چرا و چرا و…
وقتی درون رخدادها غرق میشویم، ریشهها و غایات از میان رفته و تنها خروج کم هزینهتر از رخداد است که اولویت مییابد. در این شرایط تأمل در باب آرمانشهر و تلاش برای تحقق آن رویاپردازیهای کودکانه مینماید.
اسارت در رخداد، رویاها را به یغما میبرد، تصورات را کدر میکند و آینده را نامتعیّن. در چنین شرایطی تحقق حکومت اسلامی غایتی دست نایافتنی فهم میشود. و این یعنی به صدا در آمدن آژیر خطر…
یاداشت از اسحاق سلطانی
دیدگاهتان را بنویسید