به فرمایش شهید اندیشمند بهشتی مظلوم، دانشجو موذن جامعه است و اگر خواب بماند، نماز جامعه قضا میشود. در این اوضاع و احوال جامعه که بلندگوهای مسجد چون وضعیت اقتصاد و معیشت مردم نایی ندارد، باید خدا را شاکر بود که هنوز عدهای هستند که نمیگذارند نماز جامعه قضا شود.
آندره ژید گذر از پل صراط را به دشواری گذر از در تنگی میداند که کلفتی و چاقی بدن مانع گذر از آن میشود. تا آدم لاغر نشود، رفتن از آن به دشواری پرواز است. هر حرکت اجتماعیای که بهمنظور اصلاح جامعه شکل میگیرد دو هدف عمده را دنبال میکند: نخست، رفع موانع و تخریب ساختارهای نابهنجار؛ دوم، ایجاد زیربناها و ساختارهای جدید. آن تخریب و این ایجاد بر مبنای ملاکها و معیارهایی صورت میپذیرد که بر اساس آن حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب شکل میگیرد.
دانشجو موذن جامعه است
به فرمایش شهید اندیشمند بهشتی مظلوم، دانشجو موذن جامعه است و اگر خواب بماند، نماز جامعه قضا میشود. در این اوضاع و احوال جامعه که بلندگوهای مسجد چون وضعیت اقتصاد و معیشت مردم نایی ندارد، باید خدا را شاکر بود که هنوز عدهای هستند که نمیگذارند نماز جامعه قضا شود. چند روز گذشته در پی نامه جنبش عدالتخواه دانشجویی به دادستان تهران، ادعایی درخصوص زندگی سرلشکر فیروزآبادی در ویلای مصادرهای رژیم سابق در این بیست و چند سال اخیر مطرح شد که در ادامه نامه برای تخلیه آن مطالبه صورت گرفته بود. جای تاسف آنجاست که قسمت غیرمهم نامه یعنی جزئیات آن (متراژ، زمان تحویلگیری، کروکی ویلا و… ) در رسانهها و همچنین پاسخ شخص مربوطه مهم جلوه داده میشود و قسمت برجسته و اهم نامه که همان روح و شاکله آن است، آنگونه که شایسته است حقش در رسانهها ادا نمیشود؛ یعنی مبنای حقطلبی و «عدالتخواهی» و تاکید بر توزیع متناسب و شایسته ثروت، قدرت و منزلت در جامعه. محور آرمانگرایی و ایستادگی در مقابل نابرابریهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی و دفاع از حقوق مردم و مخصوصا پابرهنگان و کسانیکه از پشتوانههای نافذ قدرت و ثروت بیبهرهاند مساله اصلی است که فراتر از مصادیق و اشخاص است.
شکلگیری جنبش عدالتخواه دانشجویی
شکلگیری رسمی این تشکل مربوط به سالهای 83-82 است، ولی نحوه شکلگیری آن به جلسات خانگی استاد حیدر رحیمپور ازغدی (پدر استاد حسن رحیمپور ازغدی) در اواخر دهه 70 مربوط است، جلساتی که پای برخی دانشجویان مذهبی دانشگاههای مشهد را به خانه خود باز میکند. محور این جلسات بیشتر درخصوص مسائل اقتصادی است که عاملی برای دور هم جمع شدن برخی افراد میشود. زمستان سال79 بود که خروجی این جمع یک جزوه انتقادی خطاب به سه قوه و برخی دیگر از مسئولان وقت کشور میشود که در ابتدای همین نامه حرف از خلأ رسانه برای رساندن پیام به جامعه میشود. در شرایطی که بیثباتی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه زیاد است، طبق نظریه وابستگی مخاطبان تشنه اطلاعات رسانهای بیشتر برای تطبیق با تغییرات و تحولات هستند، ولی میبینیم انتقادات این گروه مطالبهگر چون شبنامه منتشر میشود، به طوری که در ابتدای جزوه اینطور نوشته میشود: «روزنامه نداریم، شبنامه مینویسیم؛ پول نداریم کتابهایمان را میفروشیم و در تمدنی که بودجههای فرهنگی آن همچون سیلابهای جهان سومی به جای آنکه بیافریند، خراب میکند و خاکهای کشور را با مردمش به دریاها میریزد و در جوی ناجور و با دشمنانی از همه جور، همراه با اخم تلخ بزرگان و فرهنگی که مخارج دینی هم خرج صبحانههای پرخرج و جشن و سور و چراغانی و سیاحت و زیارت میشود، با دست خالی اما همت بلند، ابتدا نامهای به پیشگاه تاریخ که بیانگر اقتصاد انقلاب براندازمان است… .»
تذکر نماینده انجمن مستقل به برخی منتصبان رهبر- از جمله فرمانده ستادکل- که از زبان رهبری حرف میزنند
البته قبل از مطالبهگری جنبش عدالتخواه دانشجویی در این مورد خاص، نماینده انجمن اسلامی دانشجویان مستقل در دیدار با رهبری در سال 1394، نکتهای را درخصوص کسانی که بهعنوان نماینده رهبری از زبان رهبری حرف میزنند، اینگونه بیان کرد: «برخی افراد از قول فلان مسئول یا بهمان سردار و آیتا… که حکم انتصاب از شما دارند در برخی جلسات میگویند نظر شما جور دیگری است که نمونه آن در ماجرای یک هفته پس از بیانیه لوزان دیده شد چه آنکه از فرمانده ستادکل نیروهای مسلح تا برخی ائمه جمعه به تبریک و تمجید پرداختند؛ حال آنکه به تحلیل ما و بنا بر آنچه از شما در یکم فروردین و در منظومه کلی دیدگاههایتان سراغ داشتیم؛ نهتنها این تبریکات بیمعنی بود بلکه بیانیه لوزان دغدغههای نگرانکنندهای را به وجود آورده بود.» و رهبری در پاسخ فرمودند: «من خودم هنوز که الحمدلله زبانم از کار نیفتاده؛ حرف خود من که مقدم به حرف آنها است. آنچه من میگویم، حرف من آن است.»
در انتظار صدور مجوز مصاحبه
سرلشکر فیروزآبادی در اواخر سال 95 گفتوگوی سه ساعتهای را پس از جداییشان از ستادکل با خبرگزاری «فارس» انجام میدهند که در بخشی از این گفتوگو آقای هاشمیرفسنجانی، دوم خردادیها و دولت یازدهم را به نوعی مورد انتقاد قرار میدهد. در سال 92 نیز در بخشی از مستند انتخاباتی آقای روحانی با به کار بردن القابی چون ریاست مدبرانه و توام بااخلاق برای این نامزد انتخاباتی، به نوعی تبلیغات انتخاباتی توسط این مقام مسئول صورت میگیرد. سوال اینجاست که جناب سردار، برای سر دادن شعار انقلابی در خبرگزاری و تمجید از نامزد انتخاباتی در زمان مسئولیتتان در ستادکل نیازمند صدور مجوز نبودهاید که حال برای مصاحبه با خبرنگاران درخصوص عدالت سخن از مجوز میکنید!
نقش رسانههای جدید در بسط گفتمان عدالت
چه بفهمیم، چه نفهمیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم باید گفت خوشبختانه فهم مردم پس از فراز و فرودهای 40 سالهای که از انقلاب اسلامی گذشته به این بلوغ رسیده است که اشکال افراد را به پای مکتب ننویسند، ولی خب به هرحال وسایل ارتباط جمعی یکطرفهای چون تلویزیون گویا در این بلوغ تردید داشته و خیلی از اوقات در انتشار مطالبات بحق مردمی سهلانگاری میکند، چه بسا رسانه در حوزه مسئولیت اجتماعیاش باید پاسخگوی نیازهای مخاطبان باشد. اما با توسعه روزافزون رسانههای تعاملی (رسانههایی که در آن فرستنده پیام دریافتکننده آن نیز هست)، قدرت انحصاری فرستنده از بین رفت و بستر برای مطالبهگری آغاز شد. در حال حاضر نیروهای دغدغهمند انقلابی توانستهاند در فضاهایی چون توئیتر آنچه را که خود میخواهند اولویت رسانهها کنند و از این طریق در راستای مطالبهگری و تحقق عدالت در جامعه اثربخش واقع شوند.
نامه امام علی(ع) به حاکم شهر فیروزآباد
امام علی(ع) درخصوص برابری مسلمانان از بیتالمال به مصقله بن هبیره در سال 38 هجری اینطور نامه مینویسد: «از تو به من خبر رسیده است که غنیمت مسلمانان را که نیزهها و اسبهایشان گرد آورده و با ریخته شدن خونهایشان به دست آمده است بین عربهایی که خویشاوندان تو هستند و تو را گزیدهاند، پخش میکنی! اگر چنان کرده باشی، خدای خود را به خشم آوردهای و امام خویش را نافرمانی کردهای. به خدا قسم، اگر این گزارش راست باشد، در نزد من خوار شده و منزلت تو سبک گردیده است. پس حق پروردگارت را خوار مکن و دنیای خود را با نابودی دین آباد مکن که زیانکارترین انسانی.»
* علی شعبانی دانشجوی کارشناسیارشد مدیریت رسانه دانشگاه علامه طباطبایی
منبع: روزنامه فرهیختگان
دیدگاهتان را بنویسید